حدیث و روانشناسی
حدیث و روانشناسی حدیث (1) امام على علیه السلام :اَلنّاسُ کَالشَّجَرِ شَرابُهُ واحِدٌ وَثَمَرُهُ مُختَلِفٌ؛ غررالحکم، ج2، ص136، ح2097 حدیث (2) امام على علیه السلام :اَلنّاسُ إلى أشکالِهِم أَمیَلُ؛ بحارالأنوار، ج78، ص92، ح100 حدیث (3) امام صادق علیه السلام :اَلنَّومُ راحَةٌ لِلجَسَدِ وَالنُّطقُ راحَةٌ لِلرّوحِ وَالسُّکوتُ راحَةٌ لِلعَقلِ؛ من لایحضره الفقیه، ج4، ص402، ح5865 حدیث (4) امام على علیه السلام :إِنَّ لِلقُلوبِ شَهوَةً وَکَراهَةً وَإِقبالاً وَإِدبارً فَتوها مِن إِقبالِها وَشَهوَتِها، فَإِنَّ القَلبَ إِذا اُکرِهَ عَمِىَ؛ نهج البلاغه، حکمت 193 حدیث (5) امام على علیه السلام :مَن لَم یُحسِن ظَنَّهُ استَوحَشَ مِن کُلِّ أَحَدٍ؛ غررالحکم، ج5، ص442، ح9084 حدیث (6) امام على علیه السلام :اَلنّاسُ أعداءُ ماجَهِلوا؛ نهج البلاغه، حکمت 438 حدیث (7) امام على علیه السلام :خَوافِى الخلاقِ تَکشِفُهَا المُعاشَرَةُ؛ غررالحکم، ج3، ص466، ح5099 حدیث (8) امام صادق علیه السلام :رَجُلاً یَسأَلُ اَبا عَبدِ اللّه علیه السلام فَقالَ: الرَّجُلُ یَقولُ أَوَّدُکَ، فَکَیفَ أَعلَمُ أَنَّهُ یَوَدُّنى؟ فَقالَ: اِمتَحِن قَلبَکَ، فَإن کُنتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ؛ کافى، ج2، ص652، ح2 حدیث (9) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :بِمَوتِ النَّفسِ تَکونُ حَیاةُ القَلبِ وَبِحَیاةِ القَلبِ البُلوغُ إِلَى الاِستِقامَةِ؛ مستدرک الوسایل، ج11، ص226، ح12813 حدیث (10) امام صادق علیه السلام :مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ؛ کافى، ج2، ص321، ح4 |
امام علی علیه السلام میفرماید: من توکل لم یهتم[2]
معمولاً برای فهم چنین حدیثهایی، چند کار صورت میگیرد: یکی فهم تک تک واژهها و دیگری فهم معنای به هم پیوسته آنها. لذا در این روایت نخست معنای واژه توکل بررسی میشود و سپس واژه «همّ». توکل، واژهای شناخته شده در فرهنگ اسلامی است و «همّ» را نیز میتوان به معنای اندوه دانست. آنگاه در مجموع ممکن است به این معنا برسیم که «هر کس توکل کند، اندوهگین نمیشود.» اما یک چیز را نباید فراموش کرد و آن این که این، ترجمه حدیث است نه فهم عمیق که در ادبیات دینی از آن به عنوان فقه الحدیث یاد میشود. فهم حدیث و هر گزاره دینی با ترجمه به دست نمیآید. ترجمه، فقط فارسی زبان را به نوعی همزبان عرب زبان میسازد. آیا هر کس عربزبان است، معنای عمیق گزاره دینی را میفهمد؟ قطعاً چنین نیست. بر همین اساس یک پژوهشگر روانشناس باید برای فهم عمیق حدیث از لایه ظاهری گزارههای دینی گذر کند تا به معارف عمیقتر دست یابد و امکان تولید علم و نظریهپردازی پیدا کند. آنچه مهم است این است که باید با رویکردی روانشناختی و با پرسشهای روانشناختی به سراغ متون دینی برویم و آنها را استنطاق کرده و به سخن درآوریم. لذا برای فهم معارف روانشناختی در حدیث پیش گفته باید چند کار صورت گیرد:
یک. موقعیتشناسی
نخست باید موقعیت روانشناختی را که حدیث در باره آن سخن میگوید، شناسایی کرد. پژوهشگر باید در این باره مهارت کسب کند. موقعیت مورد بحث در این حدیث، فشارهای روانی است که از عبارت «لم یهتم» فهمیده میشود. یکی از موقعیتهایی که در زندگی پیش میآید و روانشناسی در صدد پاسخگویی به آن است، مسئله فشارهای روانی است. یکی از پرسشهای مهم در این زمینه آن است که چگونه میتوان فشارهای روانی را کنترل کرد و کاهش داد و حدیث دقیقاً همین نکته را هدف قرار داده است.
دو. راه حلشناسی
در مرحله بعد باید راهکار ارائه شده در حدیث را برای این موقعیت شناسایی کرد. راهکار ارائه شده در حدیث «توکل» است که از عبارت «من توکل» فهمیده میشود. بر اساس این حدیث یکی از راهکارهای کاهش فشارهای روانی توکل کردن است. در این مرحله لازم است از مطلق کردن پرهیز نمود و تصور نکرد که اولین و آخرین راه حل همین است؛ بلکه باید گفت راه حل ارائه شده در این حدیث چنین است.
سه. تبیین
فهم روانشناختی حدیث بدینجا ختم نمیگردد و پژوهشگر باید به پرسش دیگری پاسخ دهد که چرا توکل موجب کاهش فشارهای روانی میگردد. این یک پرسش تبیینی است و تا به آن پاسخ داده نشود نمیتوان گفت که ابعاد روانشناختی دیدگاه دین در این زمینه فهم شده است. در این حدیث دو مؤلفه وجود دارد که عبارتند از توکل و کاهش فشار روانی. لذا به طور مشخص سؤال این است که چگونه توکل موجب کاهش فشار روانی میگردد. بدین منظور باید مراحل زیر را پیمود:
?-مفهومشناسی: در حدیث، صحبت از توکل شده است و لذا باید مفهوم توکل شناخته شود. آفت بزرگی که در این زمینه وجود دارد، سطحینگری و بسنده کردن به شنیدههاست. معمولاً توکل به معنی «واگذار کردن» دانسته میشود. در حالی که توکل به معنی اعتماد و تکیه کردن است. اکنون جای بررسی روش مفهومشناسی نیست ولی یکی از ضرورتهای چنین پژوهشهایی، بازشناسی مفاهیم دینی با رویکرد روانشناختی است. در یک بررسی دقیق به دست میآید که توکل به معنای تکیه کردن به یک ستون (عمد) محکم و استوار است. تا کنون یک گام پیش رفتهایم و مشخص شده که تکیهگاه داشتن و تکیه کردن بر آن موجب کاهش فشارهای روانی میگردد. اما همچنان میتوان پرسید که چگونه تکیه کردن بر یک منبع قابل اطمینان چنین پیامدی دارد. پاسخ را باید در مراحل بعدی یافت.
?-ویژگیشناسی: شناخت ویژگیهای توکل به پژوهشگر این امکان را میدهد تا به پرسش پیش گفته پاسخ گوید. در لابهلای متون دینی، ویژگیهای مختلفی برای توکل بیان شده است، اما در این مجال تنها به یک مورد اشاره کرده و بر اساس آن کارکرد توکل را در کاهش فشار روانی تبیین میکنیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره نقش توکل میفرماید: «من أحبّ أن یکون أقوی النّاس فلیتوکل علی الله؛ [3] کسی که دوست دارد قویترین مردم باشد، پس، باید به خداوند توکل کند.» واژة محوری در پرسشی که اینجا در صدد یافتن پاسخ آن هستیم، قوت و قدرت است که از عبارت «أقوی الناس» به دست میآید. بر اساس این حدیث شریف، ویژگی مهم توکل «تقویت کردن» است. بر همین اساس میتوان گفت که یکی رازهای توکل، قدرتمندسازی است.
?-توضیح رابطه: اکنون پژوهشگر میتواند از این منظر به تبیین موضوع بپردازد و رابطه میان توکل و کاهش فشار روانی را توضیح دهد....
تکیه کردن بر یک منبع مطمئن قدرت، از عوامل بسیار مهم در افزایش مقاومت در برابر سختیهاست. کسی که به یک منبع قدرت، اتکال میکند، قدرت او را به قدرت خود پیوند میزند؛ از این رو، بر توان خود میافزاید و احساس اقتدار میکند. از سوی دیگر، با اعتماد به یک منبع قدرت، انسان، تحت حمایت و حفاظت صاحب قدرت قرار میگیرد و همین امر، موجب تقویت روحی و روانی انسان میگردد. هر چه منبع قدرت، قویتر و شکستناپذیرتر باشد، فرد نیز قدرتمندتر و شکستناپذیرتر میگردد. خداوند، قدرت مطلق است و لذا توکل بر او نیز شما را قویترین خواهد ساخت. این، راه مطمئنی برای افزایش توان مقاومت است. وقتی پیامبر خدا (ص) با وجود آن همه مشکلات، تنها ماند، خداوند متعال، همین اصل را به او آموزش داد و فرمود: «فإن توّلو فقل حسبی الله لا إله الاّ هو علیه توکّلت و هو ربّ العرش العظیم».[4]